شرکت در مسابقه در حال برگزاری این کتاب
نویسنده : دکتر سید محمد بنی هاشمی
مترجم :
ناشر : مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر
قیمت : 22000 ریال
نوع : مذهبی
موضوع : محرم و صفر
سطح : عمومی
تعداد صفحات : 0
سال انتشار : 1389
... "قمر" مادر وهب، به دست امام حسین علیه السلام مسلمان شده بود. در روز عاشورا هفده روز از عروسی "وهب" می گذشت. وقتی جمعی از اصحاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند، مادرش به نزد او آمد و او را تشویق به جهاد نمود. وهب مانند شیر به میدان تاخت و تعداد زیادی از افراد دشمن را به هلاکت رسانید. آنگاه به سوی مادرش شتافت و گفت: ای مادر ! آیا از من راضی شدی؟ مادرش جواب داد: از تو راضی نمی شوم، مگر اینکه در پیش روی حسین علیه السلام به شهادت برسی ... وهب دوباره به میدان جنگ رفت و به فیض شهادت رسید. کوفیان سرش را از بدن جدا ساختند و به طرف سپاهیان امام حسین علیه السلام پرتاب کردند. مادر وهب، سر فرزند را برگرفت و بوسید و گفت "
" الحمدالله الذی بیض وجهی بشهادتک بین یدی ابی عبدالله علیه السلام "
شکر خدا را که روی مرا با شهادت تو در پیش روی ابی عبدالله سفید کرد!
... امام حسین علیه السلام غلام ترکی داشت فردی صالح و والامرتبه و قاری قرآن بود. از حضرتش اجازه جنگ گرفت. حضرت اجازه فرمودند. او به لشکر حمله کرد و جنگید و عده زیادی را به قتل رساند، تا اینکه بر زمین افتاد و از امام حسین علیه السلام کمک خواست. حضرت بر بالینش حاضر شدند و او را در بغل گرفتند و بر او گریستند. غلام دیدگان خود را گشود، امام حسین علیه السلام را دید و تبسمی نمود. هنوز رمقی در تن داشت، که با افتخار می گفت:
" من مثلی، وابن رسول الله واضع خده علی خدی ؟! "
چه کسی مانند من است که فرزند پیامبر خدا صلی الله علیه و اله صورتش را بر صورت من گذاشته است؟!
سپس در محضر حضرت سید الشهداء و در میان دو دست مبارک ایشان جان سپرد.
این غلام معرفت بالایی داشت و این افتخار نصیبش شد که جانش را فدای امام زمانش کند. امام حسین هم براستی خوب مولایی برای او بودند، نه تنها مانند سایر اصحاب بر بالین او رفتند، بلکه با او کاری کردند که در روز عاشورا، فقط برای یک نفر – آن هم فرزند دلبند و بزرگوار و بی نظیر خود، حضرت علی اکبر علیه السلام نهادند. چنین افتخاری به برکت یاری امام زمان علیه السلام نصیب غلام شد.
ما هم اگر چنین آرزویی داریم، باید وضعیت خود را بررسی کنیم و ببینیم تاکنون از چه چیز خود در راه امام زمان علیه السلام گذاشته ایم. آیا حاضر هستیم از پول و مقام و موقعیت دنیایی خود به خاطر اهل بیت علیه السلام بگذریم؟
آیا آبروی خود را خرج امام زمان علیه السلام و رفع گرفتاری از دوستان ایشان می کنیم؟ کدام رنج و سختی را تا به حال در راه یاری آن امام همام علیه السلام تحمل کرده ایم؟
آیا در مواردی که راحتی و رفاه ما به خطر می افتد، برای دفاع از حریم امامت و ولایت و مبارزه با دشمنان ائمه علیهم السلام همت می کنیم؟
اصحاب امام حسین علیه السلام، نه تنها خود بلکه فرزندان و جگر گوشه های خود را هم فدا کردند. آیا اگر به ما بگویند همین امروز امام زمان شما ظهور می کند، آیا تعلقات ما به این و آن، اجازه می دهد که بدون تاخیر و درنگ به یاری آن عزیز بشتابیم؟ آیا در زندگی ما چیزی مهم تر از این هست که به یادش باشیم و به آرزوی خدمت در رکابش روزها وشب ها را سپری کنیم؟
برای ثبت نظرات خود در مورد این کتاب ابتدا باید از لینک ورود به سایت وارد شوید.
امتیاز شما به این کتاب:(توضیحات بیشتر...)
برای ثبت ارزیابی خود در مورد این کتاب ابتدا باید از لینک ورود به سایت وارد شوید.